زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

ولادیمیر هولان

وارد آسانسور شدیم هردو تنها
به هم نگاه کردیم و این همه چیز بود!
دو زندگی
یک دقیقه
سرشاری سعادت
طبقه‌ی پنجم او بیرون رفت
و من به بالا رفتن ادامه دادم
می‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید
که دیداری بود یک‌ بار و برای همیشه
که به دنبالش اگر می‌رفتم مردی مرده‌ بودم در ردپاهای او
و به سوی من اگر برمی‌گشت
تنها در جهان دیگر ممکن بود.

ولادیمیر هولان
ترجمه : محسن عمادی

لبخند

کسی باور نمی کند
لبخندش می توانست
پلی باشد که جمعه را
به همه ی روزهای هفته پیوند بزند!

احمد رضا احمدی

آشغالی

یه بنده خدایی می گفت:

کاش میشد بعضی آدمارو هم شبا ساعت 9 گذاشت دم در:دی

اکنون

در کیسه ی زندگی چه داریم ؟
اکنون ، اکنون ، اکنون . . .

شکر

امروز منم و منم و من . . .
و خدا  . . .
و شادم به وسعت دنیا . . . 
شکر...
شکر...
شکر...

هی دنیا

دلم رقص نمیخواهد!
هی دنیا تمامش کن . . .
وگرنه سازت را میشکنم این بار !

مستاجر

پسر عمه مبارک قصد خرید خونه دارن

از صبح تا عصر باهم رفتیم گشتیم آخرشم دست از پا درازتر!

وای از این قیمتا

خدا به داده مستاجرا برسه

یه دعا میکنم دلی آمین بگو:

خدایا همه مستاجر هارو صاحب خونه کن . . .

همدان

میواره . . .

قواره دار . . .

دیه داره مینیشه . . .

به گمانوم یی برف حسابی بباره . . . .

عکساشه میلیم بعدن :دی

یاران

شما به مکتب توحید زندگی دادید . . .

زمزمه های شب دهم محرم 90

امروز

امروز کلی روز خوبی بود

خدا کنه همه روزام مثل امروز باشه!

البته فقط از نظر حال و دلا:دی

خونه

آخیش

هیچ جا خونه خوده آدم نمیشه ها!

همین الان رسیدم کلی نظر داشتم همه رو هم جواب دادم

خداااااااااا

به قول آ سد علی ضیاء

به توکـــــــــــــــــــــــــــــــــل نام عظمت

بسم الله الرهمن الرحیم . . .

خدایا شکرت

همین

بابت همه چیز!

لعنت به شب

دیشب چه شبی بود خدایا؟؟؟

تا ثریا

انصافا یکی پیدا بشه به من بگه هدف از ساخت این فیلم تا ثریا چی بوده؟

1- شادی ملت با سوتی های 8 ریشتری

2- حیف و میل پول بیت المال ؛ مخصوصا حقوق منه بدبخت که 5 ماهه ندادن

3- بهم زدن حال ملت با این فیلم مسخره

4- همه موارد

تموم

خیر ببینی

به حق بانوی دو عالم عاقبتت خیر باشه

فرقی نمی کند

از بس گناه میکنم انگار غافلم . . .

فرقی نمی کند که تو نزدیکی یا  که دور

من در غم تو وصله ی ناجورم ای دریغ

تو وصل میکنی دل مارا به خود چه جور؟

ترس

تموم ترسم از این غم بزرگه . . .
از پا درنیاره منو؟

جیغ های آسایشگاه

خود را در این روز ها بر باد رفته میدانم.....

خوشحالی!

باور میکنی تنها جدائی که باعث شادی میلیونها نفر شد همین جدائی نادر از سیمین بود

کاش یه روزی بیاد که اونقدر فرهادی های کشور ما زیاد بشن که دیگه شادی های ما لحظه ای و روزمره نشه . . .


میرداماد 90

بلاخره مداحی محرم 90 میردامادو گیر آوردم!

باید سر فرصت گوشش بدم!