زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

حافظ

ﮔﺮ ﻫﻤﭽﻮ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﺍﻡ ﺷﻮﯼ
ﺍﯼ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺧﺮﺍﺏ ﺑﺎﺩﻩ ﻭ ﺟﺎﻡ ﺷﻮﯼ

ﻣﺎ ﻋﺎﺷﻖ ﻭ ﺭﻧﺪ ﻭ ﻣﺴﺖ ﻭ ﻋﺎﻟﻢ ﺳﻮﺯﯾﻢ
ﺑﺎ ﻣﺎ ﻣﻨﺸﯿﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﻪ ﺑﺪﻧﺎﻡ ﺷﻮﯼ

حافظ

سلامتی

گور پدر آن سلامتی
که سیگار را مضر می پندارد
سیگار من " نگران حال من استــــ. .

بارون

بـــــارون که می باره
اونـم حال منـو داره ...؟

زرنگ

از زرنگی مغز براتون بگم که حماقتهاش رو میندازه گردن قلب!

فرشته

با تو که خوابید فرشته بود.....با دیگری رفت شد فـاحـشه...؟؟؟

لبت

بگـــــــــذار بمیــــــــــرم ...
وقتی که لبت بوی سیگار میدهد
در حالی که میدانم سیگاری نیستی !!!

امشب . . .

احساس بـچـه ای رو دارم که رفـتـه تـو کــوچــه تــا بـازی کـنــه ، ولـی کــسـی بـازیــش نـمـیــده!
انگار واقعا زندگی بازیم نمیده


- امشب بارونیم . . .

چشم من

چشم ِ من حرمت ِ اشکاتو نگه دار
می دونی چندتا غروبُ گریه کردی؟
قطره قطره آب شدن ثانیه هامون
بس که لحظه های ِ خوبُ گریه کردی

تمومش کن

گاهی ...
روحم میخواهد برود یک گوشه بنشیند
پشتش را کند به دنیا ...
پاهایش را بغل کند و بلند بلند بگوید:
من ، دیگر بازی نمیکنم ... !

بیا فقط

خدایا
این که میگن از رگ گردن نزدیک تری و این حرفا
در سطح شعور و درک من نیست
یه دیقه بیا پایین بغلم کن ...

باشه باشه بازم تحمل میکنم

خـــدایـــا
این روزا تموم که شد،میام میزنم رو شونه ت! میگم:
جنبه رو حال کردی....؟؟

داغونم باز

شب، ماه، دریا
و ماهی‌گیری تنها؛
بی ‌تور و بی‌قُلّاب.

آغوشَ‌ت را باز کن دریا
خودت را می‌خواهم این‌بار

بغض

گاهی مجبوری بُغضت را با یک مقدار آب فرو بِبَری و بگویی خدا…..بزرگ است!!!

خاطره

در روزهای خوبتان بدانید که
همین خاطرات
بعداً شما را دیوانه میکند