زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

تاول

تو بهم بگو :
چگونه می توان به تاول های پا کفت :
تمام مسیر طی شده اشتباه بود؟!

وجدان

تمام مردم این شهر با صدای گریه هایم بیدار شدند
اما
وجدان تو بیدار نشد...

خنجر به دست

من در روزگاری زندگی می کنم که تنها خدایش از پشت خنجر نمی زند.

کسی که

فاحشه کسی است که در زندگی اش از همخوابگی با بزغاله نگذشته است اما قصد دارد با دختر باکره ازدواج کند .
صادق هدایت

بت پرست

دل سنگ بمون . . .
مردم دیار من هنوز " بت " پرستند!

دود

بوی دود می آید !
به گمانم یک نفر در پای نت با زندگی در بوته هیچ ؛
می سوزاند عمر خویش را . . .

ترافیک

وقـتی تــــــو بـا مـنی .... تـرافیـــک میتونه زیباترین مکــــــث عالـم باشــه ..

آتیش

گویا به خیلیا بر خورده من آدرس وبلاگ شخصیمو عوض کردم!

همچینی آتیش گرفتنا!!!!

مورچه

این مورچه ها را می شناسد

اما به روی خودش نمی آورد

این مورچه ها همان هایی هستند

که یک شب از چهارده سالگی اش

وقتی زیادی کافکا خوانده بود

جنازه اش را تکه تکه بردند

بعد شروع کردند به خوردن کتابخانه اش

او بزرگ شد

دانشگاه می رود

دوست دختر دارد

قرص اعصاب می خورد

سر کار می رود

و مورچه ها هنوز دارند کتابخانه اش را می جوند

مورچه ها حالا

عینک می زنند

قهوه می خورند

فیلم می بینند

کافه می روند

سیگار میکشند

داستان می نویسند

و کاری با جنازه ی سوسکی که هرشب در اتاقشان می میرد ندارند

امیر معینی

همت

مردم!

به گوش باشید!

امام زمانتون غریب تر از این نمونه!

همت کنیم مثل همت بسیجی راه امام غریبمون باشیم!

پس یادتون نره!

شاید از جرم دیروزه که به این روز افتادیم!

حلالم کنید مردم

آیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی مردم!

خدا شاهده که من دلم رضا به کارم در این بازه زمانی انتخابات نیست اما چه کنم که مجبورم!

حلالم کنید!