زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

در جریان باشین

جماعت!

اون دختر آدماس فروش یا گل فروش سر چهار راه که باهاش بد حرف میزنی و با دیدنش شیشه ماشین بالا میدی
اون پسر فال فروش توی پارک که با دیدنش لبخند تحقیر آمیز میزنی و از کنارش رد میشی
اون رفتگر زحمت کشی که حتی حاضر نیستی یه خسته نباشید بهش بگی
اون پیرمرد کارگری که تو خیابون خودت را میکشی کنار که بهش نخوری و لباست خاکی نشه
اون ...
اینا همونایی هستن که وقتی عکسشون رو share میکنن و یه جمله قشنگ بالاش مینویسن ، میری زیر عکسش لایک میزنی و اظهار تاسف میکنی !!!

گفتم در جریان باشین!!!

نظرات 1 + ارسال نظر

سوخته ام..دلم پرواز میخواهد ولی شوقی برای پرواز ندارم نسل من نسلیست که ابستن دردهایی شده است از غم وغصه وغده ای بزرگ به اسم عقده وحقارت....باردار شده است ...نسلیست که زندگی از عقب وجلو مار ا کرد وحالا نایی برای زندگی نداریم....کوفته ومرده ایم در درون ...زنگ زده ایم...ولی عمق همدردی دیگران یک کلمه است اخی.....دلم مرگ میخواهد....این نوشته تون قشنگ بود من برداشتمش برا وبم

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد