زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

لعنت

دوباره سنگینم . . .

لعنت به من و این . . .

لعنت!

نظرات 2 + ارسال نظر
شوهر جان 1390/11/23 ساعت 14:42 http://pws.blogsky.com

داشتم پروژه دانشگاه رو درست میکردم بابام اومد تو اتاقم میگه:این چیه؟
میگم:یه قطعه الکتریکی.
میگه: کارش چیه؟ میگم:توضیحش سخت و سنگینه.
زارت گذاشت زیر گوشم و گفت: فکر کردی اون موقع که 3 سالت بود و میپرسیدی بابا من چطور درست شدم توضیحش سنگین نبود ؟!
منو میگی...

wo0o0o0o0wwwww :d

مرضیه 1390/11/23 ساعت 23:17

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ بر هیچ مپیچ

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد