زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

فرشته

با تو که خوابید فرشته بود.....با دیگری رفت شد فـاحـشه...؟؟؟

نظرات 4 + ارسال نظر
فرشته 1391/02/22 ساعت 11:34

تا اسم خودمو دیدم گفتم: ا راجع ب منه! خوشحال شدم! بعد دیدم نه! وای دماغم!

شوهرجان 1391/03/20 ساعت 08:58 http://pws.blogsky.com

او دو زن دارد

یکی در تختخوابش می خوابد

دیگری در بستر رویاهایش

او دو زن دارد

که او را دوست دارند

یکی در کنارش پیر میشود

دیگری جوانی اش را به او هدیه میدهد

و میگذرد

او دو زن دارد

یکی در قلب خانه اش

دیگری در خانۀ قلبش.

شوهرجان 1391/03/27 ساعت 15:21 http://pws.blogsky.com

حماقت یعنی مـن
چه ساده لوحانه ..." پایه " شده بودم برای خیال ات ...
که " تخت " شود
تا با هرکه دلت خواست رویش هرزه گی را معنا کنی .

[ بدون نام ] 1391/03/28 ساعت 08:31

http://manoyou.blogsky.com/1391/03/28/post-94/

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد