زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

فین

کاش دل آدم هم عین دماغ بود وقتی میکرفت فین میکردی وا می شد:دی

سرعت اینترنت

حس میکنم یواش یواش داریم به جهان چهارم تبدیل میشیم

می دونید؟

باید بنویسم اما از چی؟

شما می دونید؟

عجبا

از دختره میپرسم: حالت چطوره ؟
میگه:میجی یوجی !!
اولش فکر کردم داره چینی ژاپنی حرف میزنه
نگو منظورش این بوده: مرسی ، تو چی . . . !

:-j

حرف هشت ریشتری

جهان سوم جایی هستش که هر وقت سرعت اینترنت کمه به جای تماس با پشتیبانی باید به تقویم نگاه کنیم که ببینیم چه روز مهمیه!!!

اینجا

جلوتر نیا!

خاکستر می شوی

اینجا دلی را سوزانده اند . . .

تموم شد رفت

واستا دنیا من میخوام پیاده شم
همینجا...؟
بله لطفا!

چند میشه؟

کجا سوار شدی؟
دهه شصت بود...
برو داداش...

صلوات برفست...

لعنت

دوباره سنگینم . . .

لعنت به من و این . . .

لعنت!

شب

عجب شب تاریکی . . .

بیا زیر چتر من

دیشب که تو رایدکال برام جشن تولد گرفته بودن یه تصنیف زیبا گذاشتن که عاشقش شدم!

حالا این تصنیف زیبا تقدیم به شما . . .

لینک دانلود - اینجا

آروم

حس خوب گوش کردن تصنیف عطر خاطره ها از حسین بخیاری و خوانده کتاب بار دیگر ، شهری که دوست میداشتم - نادر ابراهیمی

شب تولدمان

شب تولدمان ؛ تولدمان مبارک . . .

کار

کلی کار و برنامه عقب افتاده دارم!

ما رفتیم

شاید

شاید این جمعه . . .

بانو

از صبح آزادی شادمهر و فکر کنم 200 باری گوش دادم!

چه حس قشنگی . . .

بانو با شنیدن این آهنگ و بردن نام مولا اشک امونش نداد . . .

داره آروم جون میده

چراشو نمیدونم اما . . .

گوش کردن آزادی شادمهر تو روز جمعه یه حال دیگه ای داره!

یادش بخیر

تازه از خواب بیدار شدم یه جوریم!

دلم هوای سرودهای انقلابی مدرسه رو کرده!

زنگ تفریح که در می اومدیم میزاشتن تا زمانی که بریم سرکلاس . . .

تنها حالی هم که شامل همه بچه ها میشد تعطیل شدن دو ساعت آخر بود که می رفتیم برای دیدن نمایش!

یادش بخیر . . .

سیگار

اینجا ؛ فاصله یک عشق تا عشق بعدی . . .
یک نخ سیــگار است!

نور

امشب در سر شوری دارم . . .