زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

زندگی در بوته هیچ

تارنگاشت های سعید ایلخانی مهوار

با مردی

با مردی باش که رژ لبت رو خراب کنه نه ریملتو !!! 

"استاتوس آرام"

دلت

دلت که گرفته باشد
با صدای دسـتفروش دوره گرد هم گریه می کنی چه برسه به صدای بارون !!!

میدانی؟

میدانی ؟

بعضی ها را هر چقدر بخوانی خسته نمی شوی !

بعضی ها را هر چه قدر گوش دهی عادت نمی شوند ! بعضی ها هرچه تکرار شوند ،

باز بکرند و دست نخورده !

دیده ای !؟

شنیده ای !؟

بعضی ها "بی نهایت اند"...

گرگ

این روزها
احتمـال برخـورد شمـا با " گــرگ "در کـلان شهـرها بیشتـر از صحــرا و جنگــل اسـت!

عاشق

دندانپزشک آخرین دندانِ گرگ را کشید
نگاهی به صورت گرگ انداخت و پوزخندی زد ... !گرگ زیر لب گفت : بخند ...اینست عاقبتِ گرگی که عاشق گوسفندی شده باشد ...

نوشتن

گاهی سنگین ترین بغض ها قشنگترین نوشته ها را می سازند!

فاحشه پسند

خیـــــــالی نیست....!!! از امشب .... به افتخارت.... فاحشه میشوم. ... شاید...هـــــم خوابگی و آغـــــوشِ تـــو نصیبم شَــوَد... آخـــــــر شنیده ام...فاحشه پســــــــند شده ای!!

خسته

اینا که تو خیابون راه میرن و یهو با خودشون میخندن . . . آدمایی ان که با خاطره هاشون زنده ان
دیوونه نیستن فقط یکم خسته ان . . .

سیگار

باز سرفه های خشک سیگار 

مستی بی وحشت ، ساعت 12 شب و خیابانی آرام  

خاموشی سگ ها ، روزهای بی خاطره و تکراری های مدام  

تنهایی؛ فکر  

سیگار فکر  

سیگار  

سیگار  

سیگار . . .

تیمارستان

جیره ی سیگارم را بدهید و تنهایم بگذارید با پیاده روی عصرگاهی!در من تیمارستانی قصد شورش دارد!

موضوع جدید!

حرف دل یک مرد را یا مرد می فهمد یا دود سیگارش . . .

سلام ؛ صبح بخیر

بعد مدتها یه حس قشنگ اومده به سراغم و از همینجا ؛ از همین اداره ؛ در این صبح بهاری بهتون میگم: 

سلام ؛ صبحتون بخیر

من می خوام برگردم به کودکی!

تا کجا من اومدم ؟!

چطوری برگردم ؟!

چه درازه سایه م

چه کبودِ پاهام

من کجا خوابم برد ؟

یه چیزی دستم بود

کجا از دستم رفت ؟!


من می خوام برگردم به کودکی

قول میدم که از خونه پامو بیرون نذارم

سایه مو دنبال نکنم ...


-- نمی شه !

:: می شه

-- نمی شه !

:: می شه

-- نمی شه ، کفش برگشت برامون کوچیکه

:: پابرهنه نمی شه برگردم ؟!

-- پل برگشت توان وزن ما رو نداره ،

برگشتن ممکن نیست

:: برای گذشتن از نا ممکن کیو باید ببینم ؟

-- رویا رو

:: رویا رو ؟!

رویا رو کجا زیارت بکنم ؟

-- در عالم خواب

:: خواب به چشمام نمی یاد

-- بشمار ،

تا سی بشمار ؛

1 و 2

:: 1 و 2

-- 3 و 4

:: 3 و 4

-- 5 و 6

:: 5 و 6

-- 7 و 8

:: 7 و 8

-- 9 و 10

:: 9 و 10

...


من کجا خوابم برد ؟!

من کجا خوابم برد ؟!

من می خوام برگردم به کودکی ! ...

که می خواستی برگردی به کودکی؟
آره، خب، پشت سوال
کی تا حالا برگشته به کودکیش؟
کی؟ کجا؟
کی؟ کجا؟
می خواستم، میخواستم اما مقدورم نشد
باید مقدورم بشه
آه!

من!
من باید برگردم،
تا تو قبرستون ده، غش غش ریسه برم
به سگ از شدت ذوق، سنگ کوچیک بزنم
توی باغ خودمون انار دزدی بخورم
وقتی که هوای حلوا کردم با خدا حرف بزنم
آخه!
تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده
کلید کهنه صندوق عجائب، لای دستمال کدوم پیرزنی پنهونه
راز خاموشی فانوس کجاست؟
گناه پای شل گاو سیاه گردن کیست
چه گلی را اگر پرپر بکنی شیر بزت می خشکه،
من باید برگردم تا به مادرم بگم، من بودم که اون شب،
شیربرنج سحریتو خوردم
من بودم، من بودم که اون شب شیربرنج سحریتو خوردم.
تا به بابا بگم، باشه باشه، نمی خواد کولم کنی!
گندوما رو تو ببر، من به دنبالت می آم
قول می دم که نشینم خونه بسازم با ریگ
دنبال مارمولکا، نرم تا اون ور کوه!
من می خوام برگردم به کودکی!

 

                                                                "حسین پناهی"

 

یاد

همه چی از یاد آدم می ره
مگه یادش که همیشه یادشه . . .

مرد!

مرد بغض نمیکند ...
مرد گریه نمیکند ...
مرد نمی شِکند ...
فقـــــط سیگاری روشن میکند ؛
و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیـــــــرد

مرد!

مرد بغض نمیکند ...
مرد گریه نمیکند ...
مرد نمی شِکند ...
فقـــــط سیگاری روشن میکند ؛
و آرام و بی صدا لابلای دود و شعر میمیـــــــرد

سوختن

با سیگاری زیر لب
خانه را بدنبال فندکی زیرو رو میکنی
فنجان چایی را می‌بینی
که لب‌های دختری که تو را ترک کرد،
آن را لک کرده‌است...
و بوی تلخ سوختن ِ فیلتر زیر دماغ ات

مهربان

دوورتر بایست!
مهربان که می‌شوی
بیش‌‌تر دلم تنگ می‌شود.

رضا کاظمی

کمی امروزی

حمام بودم
خواب بودم
استخر بودم
سایلنت بود
شارژ نداشت
بابام تو اتاقم بود!

لطفا"

اگر قصد ماندگاری ندارید ، یادگاری هم نگذارید! لطفا"